۲۶.۷.۸۵

اقرار

اینجا هم می شود خواند.


اقرار می کنم
کز هیچ کس ، از هیچ مسلکی
نشنیده ام هنوز
آن خشم ناک نعره آغشته با جنون
آن اعتراض راستین با قامتی بلند
آن «این مباد» ِ بی ریا ، بی خواست ، بی دروغ

اقرار می کنم
دنیا به راه نان و ریا می رود هنوز
بیهوده گاه در پی «کاوه» رفته ایم
بیهوده گاه منتظر کاوه بوده ایم
فریادمان خفیف ، پندارمان سخیف
افسانه را به بطن زمین گاه برده ایم
غافل که در سکوت ریاکار و درد ِ نان
دیری ست مرده ایم

اقرار می کنم
دیری ست مرده ایم ..


اکتبر ۲۰۰۶

۹ نظر:

ناشناس گفت...

That was beutiful.
and perhaps, a bitter truth...

ناشناس گفت...

That was beautiful.
and perhaps, a bitter truth...

ناشناس گفت...

سلام کوچی عزیز!
عید فطر مبارک!

ناشناس گفت...

salalm orkide jan
eidet mobarak....

Das گفت...

shere khubi bud az baghye sheraat(benazare shakhhsi) keyli behtar bud, ghabli ro fekr kardam shamlu gofteh, khosh baashi Alireza 2tartaros

ناشناس گفت...

salam,
man shere "roospi" ro jai khoondam va kheyli khosham amad. ba ejazat be name khodet dar weblog e bachehaye mehr 76 naghl kardam . omidvaram in kar narahatet nakone.

ناشناس گفت...

Orkideh jan
man az bache haaye farzaneganam
she'raat ma'rekan she're roosbit mano yaade fooroogh mindaaze makhsoosan oon tikeash ke dar [] ast!
ishaalaa hamishe to she'raaye baahaal begi maa ham lezzat bebarim

ناشناس گفت...

اركيده جان قلم تو هميشه زبانزد بوده است . اين شعرت معركه بود تا آخر كه مي خوندم منتظر بودم از جايي نقل كرده باشي ولي ديدم كار خودته. بهت تبريك مي گم

Unknown گفت...
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.